پژوهش ها نشان داده اند که در همه شرایط با تکیه بر توانمندی هایمان، بی تردید می توانیم به درجات بالاتری از سلامت، شادمانی و کامیابی دستیابیم.
متاسفانه بسیاری از مردم برای دستیابی به شادمانی و کامیابی، زمان زیادی را صرف شناسایی و رفع نقاط ضعف و مشکلات خود می کنند. این شیوه عموما به عنوان رویکرد نقص گرا شناخته شده ودر چند دهه ی اخیر رویکرد اصلی در قلمرو سلامت بوده است.
با اینهمه کاملا روشن است که ما نمی توانیم در همه ی جنبه ها عملکرد عالی داشته باشیم، همانطور که هیچکسی نیست که در همه جنبه ها بی نقص و کامل باشد. گذشته از این، اگر ما درحوزه هایی ضعیف تر هستیم، اما آنقدر ها هم ناتوان و بی کفایت نیستیم. گرچه تلاش برای ارتقاء و بهبود توانمندی هایمان تحسین بر انگیز است، ولی صرف زمان زیاد برای بهبود این ویژگی های شخصیتی و عملکردی- که در آن خیلی خوب نیستیم- ممکن است کارآیی و بهره وری چندانی نداشته باشد.
تحقیقات و یافته های جدید روانشناسی مثبت گرا نشان می دهند که پذیرش ضعف های نسبی خود و تمرکز بیشتر انرژی برای استفاده ی بهینه از توانمندی های مثبت اغلب برای ما سودمندتر است و نتایج بهتری به بار می آورد.
بسیاری از افراد با انجام این کار دریافته اند که وقتی به توانمندی های خاص خود توجه می کنند، بسیاری از جنبه های زندگی از جمله سطح کلی عملکرد و میزان شادمانی و کامیابی آنان بطور چشمگیری بهبود می یابد.
حوزه های توانمندی
